کلانشهرهای ایران امروز با بحرانی چندوجهی دست و پنجه نرم میکنند؛ از آلودگی هوای کشنده و ترافیکهای فلجکننده گرفته تا معضلات اجتماعی ناشی از گسترش بیرویه. این وضعیت، نتیجهای تصادفی نیست، بلکه حاصل بذرهایی است که در دهههای گذشته در نحوه توسعه شهری و زیرساختهای حمل و نقل کاشتهایم. اما آیا راهی برای خروج از این چالش وجود دارد؟ وحید علی قارداشی، عضو هیئت مدیره انجمن حمل و نقل پاک و ایمن، در نشستی تخصصی بر نقش حیاتی و دوگانه حمل و نقل ریلی در شکلدهی به سرنوشت شهرها تاکید میکند. این گزارش به بررسی عمیق دیدگاههای وی و راهکارهای جهانی برای تبدیل حمل و نقل ریلی از عاملی بالقوه برای دوپارگی به نیرویی نجاتبخش برای توسعه پایدار شهرها میپردازد.

میراث آلودگی و ترافیک: چرا شهرهای ما در بحرانند؟
بیت مشهور مولانا، "این جهان کوه است و فعل ما ندا"، بهخوبی گویای وضعیت امروز شهرهای ماست که پژواک کنشها و تصمیمات گذشتهاند. درست همانگونه که لندن در دهه ۱۹۵۰ میلادی با "زمستان سیاه" و مکزیکوسیتی در دورانی به عنوان آلودهترین شهر جهان، با فجایع زیستمحیطی مواجه شدند و در نهایت مجبور به تغییر مسیر شدند، شهرهای ایران نیز چارهای جز تحول ندارند. بحرانهای کنونی، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازخوانی نقش زیرساختهای حمل و نقلی، بهویژه توسعه حمل و نقل ریلی، در برنامهریزی منطقهای و شهری را نمایان ساخته است. این تغییر ریلگذاری نه تنها یک انتخاب، که ضرورتی حیاتی برای بقا و توسعه پایدار است.
حمل و نقل ریلی: قدرت "زایندگی" و نقش بنیادین در توسعه شهرها
تاریخ ایران به روشنی گواهی میدهد که ریل همواره عاملی قدرتمند در شهرسازی و تغییر نقشه توسعه مناطق بوده است. علی قارداشی با اشاره به مفهوم "زایندگی" (Generativity) حمل و نقل ریلی، تاکید میکند که چگونه این زیرساخت میتواند بستری برای رشد و شکوفایی یا بالعکس، زمینهای برای چالشها و نابرابریها فراهم آورد. مثالهای تاریخی متعددی این خاصیت را به وضوح نشان میدهند:
زاهدان (دزدآب سابق): این روستای کوچک با ورود خط راه آهن از هند در اواخر قاجار و اوایل پهلوی، به سرعت به مرکز استان سیستان و بلوچستان تبدیل شد و شهرهای باستانی نظیر زابل را پشت سر گذاشت. جالب آنکه هنوز هم گرانترین بخش زاهدان (بلوار مطهری) در مجاورت همان ریل قدیمی قرار دارد که نشان از قدرت شکلدهنده آن است.
اراک (سلطانآباد) و قائمشهر (شاهی): شهرهایی که به لطف عبور راه آهن سراسری، در کمتر از ۱۰۰ سال رشدی چشمگیر یافتند. اراک در رقابت با همدانِ چند هزار ساله، هموزن آن شد و قائمشهر جایگزین قطبهای تاریخی مازندران نظیر آمل و بابل گردید.
این نمونهها بیانگر آن است که حمل و نقل ریلی فراتر از یک وسیله جابجایی، به مثابه موتوری محرک برای توسعه فضایی و اقتصادی عمل میکند.
دو روی سکه حمل و نقل ریلی: از توسعه پایدار تا چالش حاشیهنشینی
خاصیت "زایندگی" حمل و نقل ریلی، همانقدر که میتواند فرصتآفرین باشد، بدون برنامهریزی و هدایت صحیح، میتواند به معضلات جدی شهری دامن بزند. اگر این زایندگی با یک طرح جامع و نگاه بلندمدت همراه شود، شاهد توسعه پایدار، رشد متوازن و ایجاد شهرهایی خواهیم بود که کیفیت زندگی در آنها افزایش مییابد. اما در غیاب چنین رویکردی، نتایج زیانباری همچون شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی، حاشیهنشینی و تشدید نابرابریهای فضایی را به دنبال خواهد داشت. محلههایی نظیر "کشتارگاه" یا "شهرک ولیعصر" در پشت خط آهن اراک، نمونههای بارزی از پیامدهای رهاسازی توسعه حمل و نقل ریلی بدون پیوست برنامهریزی شهری هستند که خود به کانونهای آسیبهای اجتماعی و زیستمحیطی تبدیل شدهاند.
افق نوین: راهکارهای جهانی و ضرورت همگرایی در توسعه حمل و نقل ریلی ایران
برای بهرهبرداری حداکثری از پتانسیلهای حمل و نقل ریلی در نجات شهرها، باید از تجربیات جهانی درس گرفت و رویکردهای نوینی را در پیش گرفت. راهکارهایی مانند "توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی" (Transit-Oriented Development – TOD) که بر ایجاد شهرهای فشرده، قابل پیادهروی و دوچرخهسواری در اطراف ایستگاههای ریلی تاکید دارد، میتواند نقشی کلیدی ایفا کند. این مدل توسعه، نه تنها به کاهش ترافیک و آلودگی هوا کمک میکند، بلکه با افزایش دسترسی به خدمات و ایجاد فضاهای شهری پویا، به ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان میانجامد.
برای ایران، این به معنای اتخاذ یک رویکرد جامع است که شامل:
یکپارچهسازی برنامهریزی زمین و حمل و نقل: هماهنگی بین نهادهای مسئول توسعه شهری و حمل و نقل ریلی برای جلوگیری از رشد بیرویه و ایجاد محلههای سازمانیافته.
سرمایهگذاری در فناوریهای نوین ریلی: ارتقاء ناوگان و زیرساختها برای افزایش کارایی، سرعت و ایمنی حمل و نقل ریلی.
ایجاد مشوقهای توسعه پایدار: ترغیب سرمایهگذاران و بخش خصوصی به ساخت و سازهای متناسب با اصول TOD در اطراف ایستگاههای راه آهن.
مشارکت عمومی: دخیل کردن شهروندان و جوامع محلی در فرآیندهای برنامهریزی و تصمیمگیری برای تضمین همسویی طرحها با نیازهای واقعی.
با درک عمیق از قدرت "زایندگی" حمل و نقل ریلی و پیادهسازی برنامهریزیهای هوشمندانه و همگرا، میتوان آیندهای روشنتر و پایدارتر برای شهرهای ایران رقم زد و این زیرساخت حیاتی را از یک عامل بالقوه دوپارگی، به نجاتدهندهای واقعی برای زیست شهری تبدیل کرد.
مطالب مرتبط
- رایزنیهای سهجانبه ریلی ایران، قزاقستان و ترکمنستان، افق روشن افزایش ترانزیت ریلی به ۱۵ میلیون تن را گشود
- توسعه چشمگیر قطارهای گردشگری، محور برنامههای جدید معاونت مسافری راه آهن شد
- جهش چشمگیر در عملکرد حمل بار راهآهن زاگرس؛ رشد ۲۶۴ درصدی بارگیری در آبان ماه
- استاندار اردبیل بر تسریع احداث بارانداز ریلی مغان، پیشران توسعه منطقهای، تاکید کرد